۱۳۸۶ اسفند ۴, شنبه

جشن تولد

هفته پيش جشن تولد يکي از همکارا بود، بچه ها برنامه ريزي کردن که يه کادوئي براش بگيرن و تو جشن تولدش بهش بدن.
اون همکار ما هم همه رو دعوت کرد بريم يه رستوران شام بخوريم و از اونجا بريم خونش و جشن به اصطلاح تولدشو اونجا برگزار کنيم. خلاصه من بعد از کلي گشتن تونستم رستوران رو پيدا کنم و وقتي رسيدم تقريبا همه وسطهاي شام بودن. تازه اونجا فهميدم غذايي که سرو ميکنن گوشت خوک و چون من هم نميخوردم پرسيدم غذاي ديگه چيدارين؟ گفتن ماهي zalm داريم...
انتظار داشتم ماهي قزل آلا باشه، ولي يه پيش غذاي خام که با یه لقمه مي توستي قورتش بدي! خلاصه اونم نخوردم! من که خوشحال بودم که شب قراه برم رستوران صبحانه و ناهار هيچي نخورده بودم و از گشنگي داشتم پس مي افتادم، مجبور شدم(یادتون باشه محبور شدم) از همون غذاي اولي يکم بخورم!:)
يکي از دوستان تازه وارد بنده خدا فکر مي کرد مهمون کسي هستيم که جشن تولدش!
خلاصه پول شام رو(شام که چه عرض کنم....)دونگي حساب کرديم و اومديم بيرون.بعدش همکارمون پيشنهاد داد که بريم يه جاي ديگه کافي بخوريم...رفتيم يه جاي ديگه، ولي بازم بچه ها هديه تولدش رو بهش ندادن...ولي اينبار پول کافي همه رو حساب کرد...البته قبلش من و سارا کلي از فرهنگ ايرانيها تعريف کرديم و گفتيم که تو ايران بي ادبي که پول رستوران رو خانمها حساب کنند...و از اين چرت و پرتها!کلي خودمونو تحويل گرفتيم. خانوماي ديگه کلي ذوق کرده بودن...خلاصه فکر کنم شنيد و تحت تاثير قرارگرفت و بعد جو گير شدو پول کافي همه رو حساب کرد!:)
ولي بازم بچه ها از رو نرفتن و هديشو ندادن...
بالاخره همه رفتيم خونشون، يکم نشستيم و در مورد زبان صحبت کرديم، خونه کاملا ساکت بود...خيلي ها داشتن به درو يوار نگاه ميکردن...البته در و ديوارشون پر بود ازعتيقه جات.
داشت دير ميشد و من مثل هميشه کارت هديه رو امضا کردم و زودتر از بقيه اونجا رو ترک کردم..
تصور کنيد تولدي که توش کيک تولد نباشه، موسيقي نباشه حتي حرف زدن هم نباشه، چي ميشه! خوبيش اين بود که حداقل هديه تولد داشت!
اين بود جشن تولد همکار ما!
اينم يه مدلش!



۴ نظر:

ایرج غلامی گفت...

سلام،
این نشون میده که نباید فرهنگها رو با هم مقایسه کرد. مطمئن باشید که اونها از این مهمونی بسیار لذت بردند.
ولی اگه من جای شما باشم همون نون بربری و پنیر به قولشون ترکی رو به جشن تولد اینها ترجیح میدم. البته رفتن و تجربه کردن خوبه. ولی اگه دفعه بعد هم خواستین برین دیگه نباید به چشم ایرانی به قضیه نگاه کنید.

ناشناس گفت...

لیلا یه چیزی رو دقت کردی، اینها هیچوقت ایرادهای کشورشون و دولتشون رو برا ما تعریف نمیکنن. منم میدونم که مملکتمون ایراد زیاد داره اما جلو اینا حاضر نیستم بد ایران رو بگم. دیدی اون شبی تعریف کشورمون رو میکردیم چه چشماشون گرد شده بود؟ مزه داد نه :)

ناشناس گفت...

آره درسته....ای ول!

ناشناس گفت...

az "khastan tavanestan ast" baraye chizhaye kochak bishtar estefade konin, manzooram un ejbare ke goftin bekhatere gorosnegi bood, tamrine khubie baraye khavi kardane eraade :)