۱۳۸۶ بهمن ۱۷, چهارشنبه

مريم هميشه عزيزم تولدت مبارک!


مريم جون يادم مياد که وقتي به دنيا اومدي همه ما بي نهايت خوشحال بوديم، اينقده که هميشه بغل يکي بودي.
يادم مياد که وقتي تازه دندون در مي آوردي و شروع کرده بودي به غذا خوردن، عاشق استخون مرغ بودي!هميشه وقتهائي که مرغ پخته بوديم تو موقع شام آروم بودي، چون يه استخون ميداديم که بکشي به دندونت!
يادت مياد که يه روز صندلي گذاشته بودي زير پات و کارنامه منيژه عمه رو پاره کرده بودي!
يادت مياد، يکم که بزرگتر شدي چادر نمازتو مي پوشيدي و نماز مي خوندي ولي به جاي سجده دراز مي کشيدي روي زمين و مهر رو بوس ميکردي!
يادت مياد که هميشه شيطنت هاتو بي سروصدا انجام ميدادي، برعکس نرگس که هميشه گريه مي کرد!
خاطرات مدرسه يادت مياد که هميشه معلمها شکايت نرگس رو به تو ميکردن!(ميدوني که اين قسمتو بايد براي نرگس سانسور کني)
راستي هنوزم مدل مخصوص مي خندي؟ آخ که من عاشق خنده هاتم!
بعضي قسمتها رو ديگه سانسور ميکنم!
زمان خيلي زود ميگذره، الان ديگه براي خودت خانمي شدي!اينقده که مي توني الگوي من باشي! فعلا که تو خوابيدن تو رو الگو کردم! ديگه نميتونم صبح زود بيدار شم!:)
رفتار خوب و مهربانت باعث شده مثل ساايران هر روز بهتر از ديروز بشي و ديگه باباتم براي بدرقه کردنهاي قشنگت دلش تنگ بشه!
به قول نرگس مورچه رو ديديکه؟دلم برات به اندازه سوراخ جوراب مورچه شده!:)
مريم هميشه عزيزم! غلطگير من و نرگس! خوشخواب مهربون! عاشق حشرات! خوشتيپ! هميشه ورزشکار!
تولدت مبارک!
عزيزم، بزرگترين آرزوي من اينه که تو هميشه سالم و شاد باشي! پس آرزوي منو حداقل امشب با خوندن اين نوشته و ديدن کارتي که برات فرستادم و توش بابات برات گيتار ميزنه، برآورده کن!
کسي که قلبش به ياد تو ميطپه و اندازه همه دنيا دوستت داره: عمه ليلا

هیچ نظری موجود نیست: