۱۳۸۷ فروردین ۱۸, یکشنبه

من شادم!:))

این روزها از من ایراد می گیرن که چرا نوشته هات یه جورهایی غمگینه!
خوب شاید اینطوری باشه، ولی خودم فکر می کنم که یه کم زیادی احساساتی!:) دلیلش اینه که من بیشتر نوشته هام رو بعد از نیمه شب در حالی که دارم به موسیقی سنتی خودمون گوش میدم تا خستگی روزانه رو از خودم دور کنم، مینویسم و خوب تو این حال و هوا هم نمیشه نوشته های بامزه نوشت!:)
امشب سعی کردم که یکم فکر کنم تا یه موضوع بامزه به نظرم برسه تا بنویسم ولی اینجا اصولا آدما مزه نمیریزن تو حرفهاشون یا تو کاراشون! یا اینکه من متوجه نمیشم!
اینجا بهترین خوشی اینا اینه که برن تو بار و اینقدر بنوشن تا روشون باز بشه بعد شاید یکم شوخی کنن!:)
تو بیشتر جشنهای ما ملت یا در حال خوردن ، یا در حال رقصیدن، یا در حال جک تعریف کردن و خندیدن هستند و تازه کلی لباسهای شیک و اتو شده میپوشن که آدم کلی لذت می بره...حالا اینجا تو جشنهاشون فقط می نوشن و خیلی آرام صحبت میکنن همه چیز اینقدر آرام پیش میره که حس می کنی تو کتابخونه هستی! البته کتابخونه های ایران بازم پر سروصدا تره!
تازه، لباس که دیگه نگو! آدم فکر میکنه که کارگر ساختمون هستند و از سر ساختمون میان!(البته بیشترشون، نه همشون!)
خوب اینجوری از یه جهت خوبه که زندگی آسان میشه! چقدر تو وقتم صرفه جوئی میشه وقتی دیگه لازم نیست کلی برای اتو کردن لباسها وقت بذارم! اصلا مدل لباسها طوری که اتو لازم ندارن!(مدل چروک!:))
خلاصه چیزهای بامزه ندارم که براتون تعریف کنم، البته باید اعتراف کنم که برای سوژه پیدا کردن هم زیاد استعداد ندارم، مطمئنم که اگه منیژه اینجا بود هر روز هزارو یک موضوع پیدا میکرد و با ادویه های مخصوص خودش بهشون مزه میداد و تعریف میکرد...:)
خداییش اگه خبرهای دست اول و بامزه منیژه از ایران نبود من فکر کنم خندیدن رو رفته رفته از یاد می بردم!:)
پس من کماکان به نوشته های قبلیم ادامه میدم، ولی نگران نباشید من همچنان به زندگی شادم در اینجا ادامه میدم فقط اینکه جور دیگه ای بلد نیستم بنویسم!:)
فکر کنم یه کم پشت سر اروپائی ها غیبت کردم...ولی باید بگم که کلا آدمهای خوبی هستند، من دوستشون دارم و ازشون یاد میگیرم!
اینجا براحتی 12 شب میتونی تنهائی بری قدم بزنی، چیزی که اونجا امکان نداره!

۱ نظر:

ناشناس گفت...

پس حالا فهمیدم چرا غمگین می نوشتی .موسیقی سنتی ایران خیلی قشنگ ولی به عنوان یک میکروبیولوجیست از نظر من ناقل افسردگی سالی دو دفعه آدم گوش بده بسه وقتی آدم زیاد گوش بده ممکن افسردگی بگیره من اینو تجربه کردم آهنگی که گذاشتی خیلی قشنگه من به یاد رقص سما افتادم