روزها که میگذرد و حقیقتهای پنهان آشکار می شوند و افکار آدمی عمیق تر می شود، حس انسان نیز پرورش پیدا می کند و دیگر می توانیم به حس درونیمان اعتماد کنیم...
خداوند بزرگ ما را وارد بازی سرنوشت کرده است و ما ناگزیریم در میان آشوبی که در جهان حکمفرماست، بازی فعالی داشته باشیم. به نظر می رسد که برای موفق بودن باید هم از عقل و هم از احساسمان باهم استفاده کنیم.
باید یاد بگیریم که به احساسات منفی و مثبت خود احترام گذاریم و با عقل خود آنها را بیازمائیم و ما چه دیر هنگام این واقعیت را درک می کنیم...زمانی که زندگی چهره واقعی خود را نشان می دهد!
و در این بین ما درسهای بزرگی از رویاروئی عقل و احساس فرا می گیریم که اندوخته ای بس ارزشمند برایمان خواهد بود. اندوخته ای که آتش احساس را تبدیل به گلستانی می کند که ما در آن به آرامش می رسیم!
خداوند بزرگ ما را وارد بازی سرنوشت کرده است و ما ناگزیریم در میان آشوبی که در جهان حکمفرماست، بازی فعالی داشته باشیم. به نظر می رسد که برای موفق بودن باید هم از عقل و هم از احساسمان باهم استفاده کنیم.
باید یاد بگیریم که به احساسات منفی و مثبت خود احترام گذاریم و با عقل خود آنها را بیازمائیم و ما چه دیر هنگام این واقعیت را درک می کنیم...زمانی که زندگی چهره واقعی خود را نشان می دهد!
و در این بین ما درسهای بزرگی از رویاروئی عقل و احساس فرا می گیریم که اندوخته ای بس ارزشمند برایمان خواهد بود. اندوخته ای که آتش احساس را تبدیل به گلستانی می کند که ما در آن به آرامش می رسیم!
۱ نظر:
آقا ما که نوفهمیدیم!
ارسال یک نظر