۱۳۸۷ تیر ۱۴, جمعه

دلم برایت تنگ شده است!

به آسمان که نگاه می کنم، به یادت می افتم، در زیر آفتاب قشنگ تابستان با خیالی آسوده نشسته و تو را یاد می کنم! با دوست عزیزی درباره تو سخن می گویم و او به من یاد آور میشود که هیچ چیز نباید مانع ارتباط با تو شود! وقتی که آرام هستم و در تفکرات خود غرقم به دیدنت می آیم! آری نمی توانم بی تو زندگی کنم! اینک جای خالی تو را در زندگیم احساس می کنم و عطش وار به دنبالت هستم تا تو را بیابم!
مانند یک راه گم کرده به دنبال پناهگاهی هستم تا به آن لحظه ای پناه برم و چه پناه گاهی امن تر از وجود تو!
باید که در محراب وجودت به نماز بایستم و من اینک رمز نماز را میدانم!
دلم برایت تنگ شده است خدای مهربانم!

۲ نظر:

ناشناس گفت...

خدا پشت و پناهت.
خوب شد اين دفعه خودت بهش گفتي ها!!!!!
راستي فكر كنم هر روز من اولين نفري باشم كه وب لاگتو مي بينم .الان 7:30 روز شنبه در ايرانه.

ناشناس گفت...

کی بریم فیل ببینیم لیلا؟