۱۳۸۷ تیر ۱۸, سه‌شنبه

جاده ای باریک در انتظار من است!

جاده ای باریک در انتظار من است،
دور می شوم، دور، از همه دور می شوم!
نمی دانم چرا زخم کهنه ام خوب نمی شود و هر از گاهی دوباره سر باز میکند!
چرا دوباره چنین التهابی نفس مرا بند می آورد!
جاده ای باریک در انتظار من است!
اما گذشته ای نه چندان دور مرا به خود می کشد...
باید که از آن بگریزم....!

۲ نظر:

ناشناس گفت...

وسیع باش و تنها، سربه زیر و سخت

سهراب سپهری

ناشناس گفت...

من به این نصیحت بد جور گوش کردم برای همین قدم کوتاه مونده تا کسی نتونه نردبونم کنه:-)