کلیسای قدیمی Saint Nicholas یکی از کلیساهای قدیمی شهر گنته که در قرن 12 ساخته شده. یه نفر بعضی وقتها اونجا چنگ (Harp) میزنه و من قبلا میرفتم گوش میدادم. صداش خیلی آرام بخش بود. امروز هم دلم خواست برم اونجا و یکم به صداش گوش بدم و با خودم خلوت کنم....
اما امروز یه نفر دیگه داشت آواز می خوند...فوق العاده بود...برام خیلی جالبه که با اینکه شرکت برای عموم آزاد بود و برنامه بسیار آرام بخش و زیبایی بود، بیشتر پیرها اومده بودن، اونم چند نفر به صورت گذری...اینجا جوونها با کلیسا بیگانند...
به هر حال من همیشه از فضای روحانی اونجا لذت می برم....
امروز بالاخره بزرگ شدن خودمو قبول کردم...زمان چقدر زود میگذره...
کاش همیشه، خواستن توانستن بود! کاش حرف فقط نگاه بود!
کاش من اسیر باورها نبودم!
اما امروز یه نفر دیگه داشت آواز می خوند...فوق العاده بود...برام خیلی جالبه که با اینکه شرکت برای عموم آزاد بود و برنامه بسیار آرام بخش و زیبایی بود، بیشتر پیرها اومده بودن، اونم چند نفر به صورت گذری...اینجا جوونها با کلیسا بیگانند...
به هر حال من همیشه از فضای روحانی اونجا لذت می برم....
امروز بالاخره بزرگ شدن خودمو قبول کردم...زمان چقدر زود میگذره...
کاش همیشه، خواستن توانستن بود! کاش حرف فقط نگاه بود!
کاش من اسیر باورها نبودم!
۳ نظر:
زرد و سرخ و ارغوانی برای لیلا
http://sam.malakut.org/archives/2006/01/
torke sare sofre dad mizane noon barbari biarid.noon barbari biarid.migan chi shode.mige:aab to gelom gir karde!
be rashtie migan chera 2ta zan gerefty mige ye vaght mehmo0o0n biad
لیلا اندازه ام بود. همون کرمه ... هورا
ليلا جون حالا بهت آزادي دادم ديگه نگفتم كه بري قاطي پيرمردا بشي كه مادر!!!!!!
راستي بازم يادت رفت كه:
منشا همه چيز خودتي يعني اگه تو بخواي خواستن توانستنه!
اگه تو بخواي ميتوني اسير باور ها نباشي!
اگه تو بخواي ...
فقط بايد خودتو باور كني و خوب بشناسي.
ارسال یک نظر