امسال کارم خیلی زیاد شده و من دارم فکر میکنم که سال سوم و چهارم چیکار میکنم...این روزها بد جوری روی یه مسئله ای گیر کردم...مدلینگ هم خداییش سخته ها...این بایولوژیست ها یه سری داده میدن و ما باید از توش کلی اطلاعات در بیاریم...بعد بگن ریاضی بدرد نمی خوره...آخه خود بایولوژیستها که نمیتونن تشخیص بدن که دوره زمانی چرخه سلولی در طول چند روز ثابته یا تغییر می کنه، آخه من بینوا چه جوری این پارامترم به پارامترهای دیگه اضافه کنم...کار ما اینجوری که بایولوژیست ها یه نوزاد به ما میدن و از ما یه آدم بالغ میخوان، اونم در عرض چند روز...آخه من چه جوری این بچه رو آدمش کنم...:)
البته این روز ها همه چی با کودهای شیمیائی نه ببخشید ویتامین های شیمیائی امکان پذیره!:)
به هرحال هر چی نباشه ریاضی مادر علومه البته پدرش هم هست:) خلاصه تعریف از خود نباشه هر کی مشکلش حل نمیشه میاد سراغ ریاضی شاید یه چیزی ازش در بیاد!
خلاصه کیف داره، میتونی همه جا مقاله بدی، همه رشته ها ازت دعوت میکنن که بری و کاراتو ارائه بدی...
امروز یه نفر از رم تماس گرفته بود و ازمون خاسته بود که کارمونو ارئه بدیم ولی خدائیش هر چی نگاه کردم موضوع کارشون به ما نمیخورد..خوب چون ریاضیه، میگن حتما مربوطه...!
اولش می خواستم فقط به خاطر مسافرت به رم قبول کنم ولی فکر کنم که دیگه دستم پیش استادم رو شده...میدونه که من عاشق مسافرتم و هیچ دعوتی رو رد نمیکنم..:) ایندفعه دیگه برای خود شیرینی هم که شده از خیرش گذشتم...برام مهم نبود که مربوطه یا نه...میخواستم رم رو ببینم و صفا کنم...:) ولی خوب دیگه خودشیرینی هم جزو واحد های درسی...( دانشچوهای دیگه نشنون..!)
باز هی دوستان از ریاضی دانها و ریاضی خوانها بد بگن...یا بگن یه جورهائی مخشون ایراد داره...! کیه که باور کنه! اونم با این همه پیشرفت علم که همش رو مدیون ریاضیه!
ریاضی خوان باشید همیشه،
لیلا
البته این روز ها همه چی با کودهای شیمیائی نه ببخشید ویتامین های شیمیائی امکان پذیره!:)
به هرحال هر چی نباشه ریاضی مادر علومه البته پدرش هم هست:) خلاصه تعریف از خود نباشه هر کی مشکلش حل نمیشه میاد سراغ ریاضی شاید یه چیزی ازش در بیاد!
خلاصه کیف داره، میتونی همه جا مقاله بدی، همه رشته ها ازت دعوت میکنن که بری و کاراتو ارائه بدی...
امروز یه نفر از رم تماس گرفته بود و ازمون خاسته بود که کارمونو ارئه بدیم ولی خدائیش هر چی نگاه کردم موضوع کارشون به ما نمیخورد..خوب چون ریاضیه، میگن حتما مربوطه...!
اولش می خواستم فقط به خاطر مسافرت به رم قبول کنم ولی فکر کنم که دیگه دستم پیش استادم رو شده...میدونه که من عاشق مسافرتم و هیچ دعوتی رو رد نمیکنم..:) ایندفعه دیگه برای خود شیرینی هم که شده از خیرش گذشتم...برام مهم نبود که مربوطه یا نه...میخواستم رم رو ببینم و صفا کنم...:) ولی خوب دیگه خودشیرینی هم جزو واحد های درسی...( دانشچوهای دیگه نشنون..!)
باز هی دوستان از ریاضی دانها و ریاضی خوانها بد بگن...یا بگن یه جورهائی مخشون ایراد داره...! کیه که باور کنه! اونم با این همه پیشرفت علم که همش رو مدیون ریاضیه!
ریاضی خوان باشید همیشه،
لیلا
۲ نظر:
ليلا جون از رياضي كه تعريف كردي ياد فيروزه افتادم.سال آخرش كه رياضي 1 رو افتاده بود ميومد تو اتاق و به رياضيو رياضيدان و استاداي رياضي فحش ناجور ميداد.بيچاره راحله هي ساكت بود و هيچي نمي گفت اما خون خونشو داشت ميخورد.اگه بدوني چه صحنه خنده داري بود!!
حالا اين مطلبتو بايد بدم فيروزه بخونه و ياد اون روزاش بيفته.آخه هي ميگفت رياضي چه به درد كشاورزي ميخوره؟من بايد انتگرال خيار و بادمجونو بگيرم؟؟
منم دوسش دارم ... مهربونه :)
ارسال یک نظر