در مورد گوشت گربه خوردن چینی ها باید بگم که من از همکارمون که یه چینیه پرسیدم و ایشون شدیدا این مطلب رو رد کرد و گفت که فقط تو یه منطقه کوچیکی تو چین گوشت سگ خورده می شه که مردمش بیشتر کره ای هستند ولی چینی ها هرگز گوشت گربه نمی خورن...به هر حال مطلب مهری جالب بود...عینا میذارم اینجا:
ليلا جون.مطمئن باش چيني ها گوشت گربه و ... چيزاي ديگه رو ميخورن.اينو كسايي كه رفتن چين ديدن.امايادت باشه گوشت گربه خوردن بد نيست مال مردم خوردن بده كه اونا نمي خورن.بنابراين نبايد به خاطر خوراك كسي ازش متنفر بشي .خوراكش ميره تو شكم خودش. اما اعمالشه كه مياد توچشم من و تو.
پیوست: در ضمن چند روز پیش رفته بودیم باغ گلها (keukenhof) تو هلند، خیلی زیبا بود....عکساشو اینجا می بینید.
ليلا جون.مطمئن باش چيني ها گوشت گربه و ... چيزاي ديگه رو ميخورن.اينو كسايي كه رفتن چين ديدن.امايادت باشه گوشت گربه خوردن بد نيست مال مردم خوردن بده كه اونا نمي خورن.بنابراين نبايد به خاطر خوراك كسي ازش متنفر بشي .خوراكش ميره تو شكم خودش. اما اعمالشه كه مياد توچشم من و تو.
پیوست: در ضمن چند روز پیش رفته بودیم باغ گلها (keukenhof) تو هلند، خیلی زیبا بود....عکساشو اینجا می بینید.
۱ نظر:
تقديم به ليلاي عزيزم
معني زندگي
معني چيزي نيست كه دنبالش بگردي و كشفش كني، مثل پاسخ يك معما يا پاداش يك شكار با ارزش.
معني چيزي است كه خودت به زندگيت مي دهي. آنرا از روي گذشته ات مي سازي ، از روي دلبستگي ها،عواطف و وفاداريهايت ، از روي تجارب نوع بشر، به همان شكلي كه از مقابل چشمانت گذشته و ترا ترك گفته است،از روي استعداد ها و ادراكات خاص خودت.از روي اعتقادت.از روي مردم و چيزهايي كه دوستشان داري. و از روي ارزش هايي كه حاضري بخاطرش فداكاري كني.تمام عناصر سازنده اش، اينها هستند.تو تنها كسي هستي كه ميتواني آنها را كنار هم گذاشته و به شكل الگويي درآوري كه اسمش "زندگي تو "است. بگذار اين زندگي ، تماميت و اعتبار تو باشد و برايت معني بدهد. اگر چنين باشد، تراز كردن موفقيت و شكست، ارزش كمتري پيدا مي كند.
ارسال یک نظر