۱۳۸۸ مهر ۲۳, پنجشنبه

من هنوز الچه هستم! :-)


اینجا کلی غذاهای خوشمزه دارن، انواع کوکو های خوشمزه، یه نوع برنج مخلوط با سبزیجات و روغن زیاد که خودشون بهش میگن عروس :-) (Arroz) که من خیلی دوست داشتم...سالادهای خوشمزه هم با زیتونهای عالی...
مردم اینجا خیلی خونگرمن...درست مثل ایران! کلی چراغ قرمز دارن ولی معمولا ملت پشت چراغ قرمز منتظر نمونن...یه نگاه اینور و انور میکنن..بعد رد میشن :-)
کنفرانس تو یه سالن خیلی مجهز به نحو عالی برگزار میشه بر خلاف ونکوور...با وجود اینکه تو دانشگاه بریتیش کلمبیا بود ولی خیلی بد برنامه ریزی شده بود...
هوا هم اینجا خیلی گرمه و من کلا همش فکر می کنم که هنوز تا بستونه!
خلاصه اینجا بهم خیلی خوش می گذره! :-)

۲ نظر:

بلندا گفت...

رحمی به دل ما کن رفیق

mehri گفت...

بابا بلاخره چند تا خبر رنگ و وارنگ هم از خودت دادی.
خوش بگذره. لباسهای جنگول ونگول بپوش و کیف کن .با موهای سیاه قشنگت هم کلی پز بده.
تازه عکی غذای خوشکل گذاشتی فکر نمی کنی "مردم" یهو دلشون بخواد!!!!!!!